سامانه پیامک: ۳۰۰۰۷۰۰۲۲۰
زندگی اجتماعی مسلمین را نمی شود از هم جدا کرد. مثلا شیعه بگوید من برای خودم زندگی می کنم، سنی بگوید من برای خودم زندگی می کنم، امت اسلامی متشکل از هر دو گروه است! قضایا به هم گره و پیوند خورده است. اگر مشکلی در نقطه ای رخ بدهد در سایر نقاط جهان اسلام بازتاب پیدا می کند. حتی گروههای تند رو که فکر می کنند می توانند خدمت کنند، نمی دانند به خودشان هم ضربه می زنند. نتیجه نگاه اجتماعی در جهان اسلام این است که ارتباطات وضع مطلوبی پیدا کند تا هر فرقه ای بتواند حضور طبیعی خود را در جهان اسلام داشته باشد. ما باید یک مدل مناسباتی برای امت ارائه کنیم و باید با همه ی لوازم این مدل کنار بیاییم و به همه ی اصولش تن بدهیم و اگر با نگاه اسلامی به مدلی رسیدیم، باید به آن ملزم بشویم...
دراین مطلب میخواهیم به روشی بپردازیم که در اواسط دوران اسلام به وجود آمد و آن روش لعن بین مردم بود. اینکه گروهی، گروه دیگری را لعن میکردند یا اینکه مقدسات آنها را مورد لعن قرار میدادندو به این لعن کردنشان وجهه شرعی میدادند و باعث از بین رفتن حرمتها می شدند
شهید ثانی در دمشق صحیح بخاری و صحیح مسلم را مطالعه و تدریس کرده است. بعد به مصر می رود و بعد از آن به بیت المقدس می رود. در آنجا از شمس الدین اباللطیف مقدسی، عالم بزرگ اهل سنت اجازه نقل حدیث می گیرد. ایشان بعد به قسطنطنیه می رود. می رود نزد قاضی عسکر، محمد بن محمد بن قاضی زاده رومی، که قاضی القضات امپراتوری عثمانی است. با او مذاکره می کند. وقتی قاضی رساله های ایشان را می بیند، به شهید ثانی می گوید شما در هر مدرسه و هر مسجدی از مساجد اهل سنت که بخواهی می توانی بروی و تدریس کنی. سعه صدر دو طرف را ببینید.
آقا به پیر مردی در انتهای صف اشاره می کند و با لبخند می گوید، سلام... آی سلام را بیش از دو مدِ قاریان می کشد. آقا جلو پایش نیم خیز می شود و پیرمرد خود را روی سینه آقا می اندازد. -حاجی رحمان، کجایی؟ حالت چطور است... عبدالرحمان سجادی ... پیرمرد گریه می کند. - آقا! ما را یادت هست، خواب می بینم انگار... - بله! حاجی رحمان! سید نواب کجاست؟ او دستش را روی صورت آقا می کشد. با گریه می گوید: - قلبم را هم عمل کرده ام! - آخی! چه محبتی است میان این دو. سر در نمی آورم. آقا همان جور که دست سید را نگه داشته است، نگاهی به ما می کند و می گوید: - مرد خداست این سید عبدالرحمان. آقا بسیار با محبت با او حرف می زند. من گریه ام گرفته است، ناجور.
از سوی دیگر، مواضع و عملکرد بخش مهمّی از جوانان انقلابی و هواداران دوآتشه نظام اسلامی هم علیه آموزه های تقریبی و وحدوی است. در این شرایط، امید و اعتماد مولویها به شعارهای وحدتگرا، تقلیل رفته و بسان تشریفات سیاسی بدان مینگرند. آیا بعید خواهد بود که بپرسند: اگر انتظار شما برای دخالت ما در مهار نیروها و تفکّرات افراطی جامعه اهل سنّت، معقول است، چرا توقّع ما برای دخالت شما در مهار نیروها و تفکّرات افراطی جامعه شیعی و انقلابی، مسموع نباشد؟
سامانه پیامک: ۳۰۰۰۷۰۰۲۲۰
کلیه حقوق سایت محفوظ و متعلق به خانواده شهید سید محمدعلی رحیمی میباشد.
۱۳۹۸ – ۱۳۹۲